نقاشی امپرسیونیسم

نویسنده: ایکاروس، تاریخ انتشار: یک شنبه ۳ تیر ۱۳۹۷

سبک امپرسیونیسم نوعی از نقاشی مربوط به قرن نوزدهم میلادی است که در فرانسه شکل میگیرد و از نظر تکنیک اجرایی از اسلوبهای خاصی نظیر استفاده از قلموهای غالبا کوچک و باریک، تاش های قلم قابل مشاهده و ترکیب بندی های باز پیروی مینماید. این سبک نقاشی بر به تصویر کشیدن نور به صورت بسیار دقیق و مشاهده و ملاحظه کیفیت آن تاکید زیادی دارد. دراین سبک هنرمند، گذشت زمان و به تبع آن تغییرات نور و رنگ و سایه را با دقت به تصویر می کشد، همینطور بیان موضوعات روزمره زندگی یکی از عناصر تشکیل دهنده نقاشی های امپرسیونیسم می باشد. «حرکت» به عنوان یک ِالمان مهم در زندگی روزمره بشر، از زوایای نامتعارف به نمایش درمی آید. سبک امپرسیونیسم توسط هنرمندان پاریسی در نمایشگاههای مستقل در طول سالهای 1870 تا 1880 به مخاطبان و جامعه هنری آن دوران معرفی شد. امپرسیونیست ها با مخالفت شدید جامعه سنتی هنر فرانسه در آن دوران مواجه شدند. اسم این سبک از یکی از آثار کلودمونه بنام طلوع آفتاب (امپرسیونیسم) گرفته شد. این نام باعث برانگیخته شدن لوئیس لوری منتقد و هنرمند آن زمان جهت درج این نام در یک مجله پاریسی به نام کاریواری شد. هنر امپرسیونیسم به سرعت فراگیر و در مدیاهای دیگر مانند موسیقی و ادبیات نیز وارد شد.


نقاشی امپرسیونیسم

نقاشی امپرسیونیستی اثر کلود مونه (طلوع آفتاب)


طرفداران رادیکال امپرسیونیسم به سرعت به قوانین آکادمیک و سنتی نقاشی حمله کرده و در کارهای خود آنها را دستخوش تغییرات کردند. آنها با تشکیل دادن اصول زیبایی شناختی جدید مانند استفاده متفاوت از قلمو یا ایجاد خطوط خاص در نقاشی و استفاده از فرمولهای جدید رنگ سازی دست به تغییر و تحول در مبانی زیبایی شناختی زدند. این نقاشها معمولا زندگی مدرن و یا صحنه های خارجی را به تصویر می کشیدند. امپرسیونیسم ها این نکته را دریافتند که می توانند با کشیدن تصاویر آنی و یا طلوع یا غروب خورشید و ایجاد افکتهای خاص، آثار جالب توجهی خلق کنند، بدین صورت نقاشی فضای باز از محبوبیت خاصی در میان این گروه برخوردار شد. پیروان این سبک تصاویر را به صورت کلی نقش میکنند و از پرداختن به جزییات دوری می گزینند، از تاش های شکسته و منقطع قلمو در کار خود استفاده کرده و از ساخت و ساز (گلیز کردن) رنگها پرهیز می کنند، آنها از رنگهای خالص استفاده کرده و حتی المقدور از ترکیب آنها دوری میکنند، تصاویر معمولا در آثار این هنرمندان دارای لرزش و ارتعاش می باشد.

به زودی سبک امپرسیونیسم در نقاط دیگر جهان نیز ظهور و گسترش پیدا کرد، در ایتالیا و در بین هنرمندان ایتالیایی تحت عنوان سبک ماکیایولی (هر چند که در تاریخ ثبت شده این سبک کمی زودتر از امپرسیونیسم ظهور کرد اما جنبش امپرسونیسم باعث تغییر تکامل و غنای آن شد) ظهور کرد، در آمریکا وینسلو هومر نقاش مشهور آمریکایی آثاری را در این سبک به تصویر کشید.


آغاز جنبش و دلایل آن:

در اواسط قرن نوزدهم در شرف تغییرات فرانسه و در زمان ناپلئون سوم امپراطور فرانسه، شورش و جنگ در پاریس در گرفت، در این دوره آکادمی هنرهای زیبای فرانسه کاملا بر سیستم هنری و مارکت هنری فرانسه غالب بود. خروجی آکادمی نقاشان سنتی با متد آکادمیک قدیمی بود و تمام هنرجویان در داخل آکادمی از همین قوانین پیروی کرده و بعد از فارغ التحصیلی نیز به همین روند ادامه می دادند. روش ساخت و ساز (گلیز کردن)، انتخاب موضوعات مذهبی و تاریخی و به طور کل سبک کلاسیک کاملا بر فضای هنری آن دوران غالب بود. آکادمی هر ساله یک نمایشگاه عمومی در سالن پاریس از آثار هنرمندان ترتیب می داد، هنرمندانی که کارشان توسط کمیسیون تایید و اجازه نمایش پیدا می کرد، به ارتقاء رتبه هنری دست پیدا میکردند. طبیعتا افراد در کمیسون انتخاب آثار نیز توسط آکادمی گماشته می شدند. اعضای اصلی این کمیسیون معمولا ژان-لئون ژروم و الکساندر کابانل دو نقاش پیرو اصول آکادمیک و کلاسیک بودند.

در سالهای 1860 چهار نقاش جوان به نامهای کلود مونه، پیرآگوست رنوار، آلفرد سیسیلی و فردریک بازیل در حال کار در آکادمی با نقاش سوئیسی به نام چارلز گلیر ملاقات کردند. آنها به این نتیجه رسیدند که بیش از کار بر روی صحنه های تاریخی و میتولوژِی آنها علاقمند به کار بر روی صحنه های طبیعت و زندگی معاصر هستند. بنابراین آنها به دنبال تمریناتی رفتند که بعدها به شدت در میان هنرمندان محبوب شد، تمریناتی نظیر رفتن به دل طبیعت و به تصویر کشیدن مناظر طبیعی و نقاشی در فضاهای باز، اما نه به منظور به دست آوردن اسکیس مطالعاتی و تمام کردن آن در فضای استودیو، چیزی که رسم سنتی نقاشی در آن زمان بود.

برعکس به پایان رساندن کار در زیر نور طبیعی خورشید و استفاده از رنگهای خالص و درخشان با القای تن های شدید برای به پایان رساندن پروژه نقاشی، سبکی که قرن پیش رو را در عرصه هنری به شدت تحت تاثیر قرار داد. آنها صحنه های نقاشی را روشن و روشن تر کردند، تکنیکی که از رئالیستهایی مانند گوستاو کوربه تاثیر گرفت. محل مورد علاقه این هنرمندان کافه گیوبا واقع در یکی از محله های پاریس بود، جایی که بحث های هنری اکثرا به رهبری ادوارد مونه در میگرفت، بعدها پیسارو، سزان و چندی از هنرمندان دیگر نیز به آنها ملحق شدند. در سال 1860 هیات داوران نیمی از آثار را برای نمایش در سالن رد کردند و اثار کلود مونه و دوستان وی نیز در میان آنها بود. در سال 1863 هیات داوران نقاشی ناهار در چمنزار اثر مونه را رد کرد، این کار زنی برهنه را در میان دو مرد به نمایش می گذاشت، معمولا هیات داوران آثار برهنه را به شرطی که موضوعات میتولوژِی داشتند مورد قبول قرار میداد، اما این کار کاملا ساختار شکنانه بود. در ادامه هیات داوران بارها آثار او بعلاوه تعداد نسبتا زیادی از دیگر هنرمندان فرانسوی را رد کرد. بعد از سال 1863 امپراطور ناپلئون سوم تصمیم به ایجاد سالن دیگری در کنار سالن اصلی کرد که نام این سالن سالن آثار رد شده نام گرفت. دلیل ایجاد این سالن به معرض نمایش قرار دادن آثار هنری برای عموم بود، همینطور آنها تصمیم گرفتند قضاوت در مورد کیفت آثار را نیز به عهده عموم بگذارند. در این بین اتفاق جالبی رخ داد و آن اینکه آثار نامتعارف زیادی در این سالن به نمایش گذاشته شد و با اقبال بسیار وسیعی روبه رو شد، به طوری که جمعیت بازدید کننده از این سالن، به مراتب بیشتر از بازدید کنندگان سالن اصلی آکادمی شد. در سال 1873 مونه، رنوار، پیسارو، سیسیلی، سزان، برت موریزو و دگا اقدام به تشکیل جامعه هنری مستقل نقاشان و مجسمه سازان کردند و آثار خود را در یک نمایشگاه مستقل به نمایش گذاشتند.


نقاشی امپرسیونیسم از کامیل پیسارو

نقاشی امپرسیونیسم از کامیل پیسارو


واکنش منتقدان هنری متفاوت بود، مونه و سزان بدترین انتقادها را دریافت کردند، در مجلات مختلف انتقادهای تندی از آنها شد، برای مثال یکی از منتقدین معروف آن زمان به نام لوئیز لوری به شکل طنز آمیزی نوشت کلود مونه با خورشید و طلوع آن بازی میکند، او توضیح داد که کارهای مونه شبیه اسکیس های نا تمام و ابتدایی می باشد و به سختی میتوان به آنها عنوان کار پایان یافته داد.

اما برعکس واکنش منتقدان، اصطلاح «امپرسیونیسم» به سرعت در میان عموم متشر شد، این عنوان همچنین در میان هنرمندان نیز مورد قبول واقع شد. حتی در میان گروههای دیگر با سبکهای متفاوت هنری نیز این عنوان بصورت یک اصطلاح برای به تصویر کشیدن مناظر طبیعی مورد استفاده قرار گرفت. گروه امپرسیونیستها با هم متحد شدند، اما بین سالهای 1874 تا 1876 بارها اعضای گروه تغییر کردند، سبک امپرسیونیسم با تمام شکستها و پیروزی هایش تبدیل به یکی از سمبل های دنیای مدرن آن روز شد. مونه، سیسیلی و موریزو وفادار ترین و ثابت قدم ترین امپرسیونیستها بودند،این سه هنرمند همیشه به قوانین امپرسیونیسم وفادار ماندند، اما دگا تعدادی از این قوانین را نقض کرد، وی برعکس امپرسیونیسم ها اعتقاد بسیار زیادی به طراحی در کنار کار رنگ در محیط های آزاد طبیعی داشت. رنوار بعد از سال 1880 از گروه خارج شد و هرگز به آن بازنگشت. ادوارد مونه همیشه به عنوان رهبر جنبش امپرسیونیسم باقی ماند و به ارائه کار در سالن ادامه داد.

هنرمندان امپرسیونیسم از محل برگزاری نمایشگاه هایشان درآمدهای محدودی داشتند، اما کم کم آثار هنری آنها مورد اقبال و حمایت عمومی قرار گرفت. کلکسیونر و مارکت من معروف هنری «دوران رائول» نقش بزرگی را در نمایش و شهرت جهانی این سبک قبل از به نمایش درآمدن این آثار در نیویورک و لندن ایفا کرد. سیسیلی در سال 1899 در فقر درگذشت، رنوار با سالن بزرگ خود در سال 1879 به موفقیتهای بزرگی دست یافت، مونه در سال 1880 به موقعیت مالی مطمئن و مناسبی رسید، پیسارو نیز کم وبیش به همین وضعیت رسید.


اثری از برت موریزو، نقاش زن امپرسیونیسم

اثری از برت موریزو، نقاش زن امپرسیونیسم


نقاشان و هنرمندان قدیمی نیز از لحاظ تکنیکی راه را برای امپرسیونیسم ها باز کردند، هنرمندانی مانند دلاکروا و کوربه نقش بسزایی در شناخت و مطالعه رنگ و نور برای امپرسیونیسم ها بازی کردند. امپرسیونیستها از آثار نقاشانی مانند جان برت هولد و ژان-باتیست-کامیل کورو بسیار آموختند، نقاشانی که به طور آزاد و طبیعی رنگها را در آثار هنری خود مورد استفاده قرار داده و ترکیب میکردند.

تکنیکهایی که امپرسیونیسم ها برای رنگ گذاری مورد استفاده قرار دادند در ابتدا بسیار جدید و نوآورانه می نمود، اما در ادامه بسیاری دریافتند که این تکنیکها ریشه در آثار اساتید قدیمی تری مانند دیه گو ولاسکز، پل روبنس، ویلیام ترنر و ... دارد.

در اینجا به ذکر بعضی از قوانین و تکنیکهایی که در امپرسونیسم رایج است میپردازیم:

ضرب قلمهای کوتاه و کلفت در جهت دستیابی سریع فرم در موضوع و عدم توجه به جزییات، نقاشی اغلب به سبک ایمپاستو ختم می شد.

رنگها در کنار هم قرار داده می شد، با حداقل ترکیب رنگها با یکدیگر، تکنیکی که از اصل «کنتراست» در جهت جذاب تر کردن اثر برای بیننده استفاده می کند.

خاکستری و تنهای تیره به وسیله رنگهای مکمل به وجود می آیند، امپرسیونیسم های اصیل از رنگ سیاه خالص به هیچ عنوان در کار استفاده نمی کردند.

میتوان گفت نقاشان امپرسیونیسم از نوعی تکنیک خیس در خیس در خلق آثار خود استفاده میکردند، و منتظر خشک شدن لایه های زیرین برای ادامه کار نمی ماندند، حاشیه ها در آثار امپرسونیسم ها نرم و حل شده در یکدیگر می باشد.

امپرسیونیسم ها هرگز از تکنیک گلیز در آثار خود استفاده نمیکردند، سطح کار امپرسیونیسم ها مات می باشد.

در به تصویر کشیدن زمین برعکس سبک سنتی که از رنگهای تیره و خاکستری استفاده میکردند، امپرسیونیسم ها از رنگهای سفید و یا روشن استفاده می کنند.

رنگهای طبیعی نقش عمده و اصلی را در کار آنها ایفا می نماید، توجه بسیار به بازتاب یک به یک اشیاء در کار یک قانون است! نقاشان اکثرا یا در غروب و یا در طلوع آفتاب به کار می پرداختند (برای رسیدن به یک افکت خاص نورپردازی).

در نقاشی های فضای باز، سایه ها به صورت برجسته کار می شود، و آسمان آبی بازتاب چشم نوازی بر روی زمین دارد. این تکنیک یک حالت شاداب و سرزنده را به نقاشی می دهد، پدیده ای که در آثار نقاشان قدیمی تر به چشم نمی خورد.

در پایان باید یادآور شد که تکنولوژِی جدید نقش بسزایی در تولد امپرسیونیزم ایفا کرد، به بازار آمدن تیوب های رنگی در این دوره و استفاده مستقیم این رنگها در اثر هنری تاثیر زیادی در به وجود آمدن این سبک داشت، این پدیده به هنرمند این امکان را میداد که با پتانسیل و آزادی بیشتر بر روی پروژه هنری خود کار کند. بسیاری از برندهای تجاری رنگ در همین دوره به بازار آمدند، رنگهایی مانند کوبالت، ویریدین، زرد کادمیوم و رنگ بسیار پر مصرف و مهم آبی اولترامارین در این دوره هنری در داخل تیوبهای رنگی، در دسترس هنرمندان نقاش قرار گرفت.

سبک امپرسیونیسم سرآغاز جنبش های بزرگ هنری قرن بیستم شد، به طوری که سبکهای مهمی نظیر اکسپرسیونیسم، کوبیسم و... بعد از بروز این مکتب هنری به وجود آمدند، همانطور که قبلا ذکر شد این سبک از بازخورد زندگی مدرن و سریع به وجود آمد، بطوری که سرعت و صرف وقت کمتر نسبت به آثار هنری پیش از این سبک، در آثار هنرمندان امپرسیونیسم کاملا مشهود می باشد.

ترجمه، گرد آوری و تهیه مطالب: جواد اکبر زاده



دیدار - دریچه ای به کلاسهای اخیر

نگاه مختصری به آنچه که اخیرا در کلاسهای حضوری گذشته است.
فیلمهای کوتاه از کارهای در حال انجامی که در آموزشگاه نقاشی ایکاروس و توسط هنرجویان سیاوش مهویس صورت گرفته است.

نقاشی های ما با شما سخن میگویند

اثری از هنرمند آموزشگاه لیدا سماک

اثری از هنرمند آموزشگاه میترا بهاری

اثری از هنرمند آموزشگاه فاطمه مرتضی طاهری

 

کلاسهای ایکاروس

دیـــدگـــاه

  gnome

زمان: دوشنبه، ۲۱ فروردین ۱۴۰۲ | ۱۶:۰۴:۴۸

سلام وقت بخیر
ی سوال داشتم، برای کشیدن نقاشی ب سبک امپرسیونیسم، باید از گواش استفاده کرد یا رنگ روغن؟

↩ پاسخ به پیام

  مدیر

زمان: دوشنبه، ۲۱ فروردین ۱۴۰۲ | ۲۰:۲۶:۵۲

از گواش هم شاید بشود استفاده کرد. ولی اصولا گواش برای کشیدن تابلوی نقاشی مناسب نیست. کار جدی با رنگ روغن انجام میشود.

↩ پاسخ به پیام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

بخش‌های مورد نیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ارسال نظرات



🎭 روز شمار هنری
امروز ۲۰۲۴/۰۳/۲۹ میلادی برابر با جمعه، ۱۰ فروردین ۱۴۰۳هجری شمسی که مصادف میباشد با سالروز تولد دورا کرینگتون، نقاش انگلیسی

دورا کرینگتون، نقاش انگلیسی

 ادامه مطلب 

©اکیداً از مراجعه حضوری از ساعت ۱۶ به بعد خودداری نمایید             کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ و متعلق به آموزشگاه نقاشی ایکاروس میباشد - 2024-2009